*سيسمتهاي تهيه جا و رفتار:
توليدات طيوري در سالهاي اخير تعميرات زيادي را در سيستمهاي تهيه جا داشته است. سود قابل توجهي توسط توليدكنندگان، شباهتهاي بين سيستم هميشه نشان داده شده است. اما اين قبيل عملها داراي ارزش كمي هستند. اين سيستم تهويه جا و توليد از نظر نيازهاي طيور و همچنين عملهاي مستمر و اقتصادي گوناگون بايد آزمايش بشوند. طبق فلسفه مك‌برايد، يك هدف نهايي بايد داراي سيسمتهاي مناسب براي مرغها و سيستمهايي براي غير طيور.

*سلسله آزاد:
اين يك سيستم قديمي براي توليد تخم‌مرغ است امروزه نيز مورد استفاده قرار مي‌گيرد و براي تخم‌مرغ تازه صورت مي‌گيرد. اين يعني اينكه مرغها بتوانند در يك مرتع سرسبز و بدون محدوديت محيطي قرار گيرند. هر چند موانع بسياري در اين سيستم وجود دارد و در بريتانيا فقط در حدود 2 درصد طيور در اين فضاها پرورش مي‌يابند. برخي از مضراتش را در زير ببينيد:

*حفاظت‌هاي كمي در برابر آب و هوا وجود دارد.
*ايجاد مشغله زياد بر غذا دادن، جمع‌آوري تخم‌مرغها و تغيير مكانها.

*نياز به غذاي فراوان در برابر دوازده تخم مرغ

*ضايعات بالاي غذايي.

*رژيم طيور ممكن است نا متعادل بشود.

*تخم‌مرغهاي كثيف و بدبو.

*كيفيت پايين آمده تخم‌مرغ، تخم‌مرغ مانده و طعم و بوي نفرت‌انگيز.

*قرار گرفتن مرغها در معرض خطر امراض كه از آلودگي خاك بوجود مي‌آيد.

*شيوع بالاي انگلهاي دروني و بيروني.

*خطراتي كه توسط حيوانات شكارگر وجود دارد.

*محيط كاري ضعيف و خسته‌كننده براي كارگران.

مقدار كمي از اين توليدكنندگان مي‌توانند رضايت مصرف كنندگان اين تخم‌مرغها را جلب نمايند. مشكلات رفتاري كمي در اين سيستم‌ها وجود دارد، به خاطر اينكه فضايي كه به طيور داده شده است به آنها اجازه مي‌دهد كه به هر طرف كه مايلند بدون محدوديت بروند و حتي براحتي فرار كنند. همچنين خود اين تخم‌مرغ يك مشكل مي‌باشد چون مشاهده و پي بردن به اين مشكلات اين قبيل طيور واقعاً مشكل است، همينطور حيوانات شكارگر مي‌توانند ضررهاي زيادي را به آنها وارد كنند.

*كفهاي سيمي و كركره‌دار: (سيستمهاي مرغداني)

مرغها در كل در سطوح سيمي و نازكي نگهداري مي‌شوند. مكانهاي داخل لانه از بيرون و بدون داخل شدن بين طيور قابل دسترسي مي‌باشند. اين سيستم تلاش در بوجود آوردن يك ميانه‌گيري در بين قفسها و مقدار پوشالهاي موجود مي‌كند. مكانهاي نشستن يك صورت اصلي اين سيستم است و اين بالهاي حفره‌هاي مخصوص فضولات ساخته مي‌شود كه تنها يك بار در سال بايد خالي بشوند.

نمونه‌هاي حياتي براي مشكلات رفتاري در اين لانه، تأمين كردن و كارگذاري سيستم تهويه است كه مي‌تواند بوي بدي را كه از حفره‌هاي فضولات توليد مي‌شود را از بين ببرد. تخم‌گذاري در كف لانه نيز مي‌تواند يك مشكل اساسي باشد. مرغداني‌هاي بلند و باريك براي جلوگيري از كنشهاي زياد بين طيور بسيار خوب مي‌باشد اما وحشت و ضرب‌ديدگي مي‌تواند زماني كه مورد بررسي و معاينه قرار مي‌گيرد، بوجود بيايد.

پوشالهاي عميق:

اين جايي است كه انواع مرغها روي پوشالها با يك كنترل جزئي و كلي نگهداري مي‌شوند. مشكلات رفتاري در اين پوشالهاي عميق، معمولاً در افتادن تخم‌مرغ ديده شده است و شامل پرخاشگري (نوك زدن به يكديگر)، مرگ و مير ضايعات غذايي مي‌شود. تخم‌گذاري در كف مرغداني همچنين يك مشكل اساسي مي‌باشد. براي پي‌بردن به اين مسائل، موارد زير بايد كنترل بشوند:

*درجه حرارت، رطوبت و دستگاه تهويه.

*دسترسي به غذا، ضايعات و كيفيت و كميت رژيم، شكل فيزيكي رژيم.

*نوع و حالتهاي پوشالها، آيا خيس و يا خشك هستند.

*نوردهي و شدت نور، كنترل تعداد دفعات قدقدها.

*فضاي پايه اين را به عنوان يك تغييري كه ممكن است اساسي باشد كنترل كنيد.

*كنترل تميز كردن نوك، كنترل كردن بعد از پرخاشگري.

مرغها در لانه‌هاي باز بزرگ در فضاهاي خاك نگهداري مي‌شوند و در يك رشته گسترده در بين اين مكان قرار نمي‌گيرد. نظمهاي اجتماعي نيز درون اين قلمروها بكار گرفته شده است، اگرچه آنها براي حركت كردن آزاد هستند اما محدوديتهاي اجتماعي مشخصي در تحركشان وجود دارد. همچنين خطرات حمله براي مرغهايي كه خارج از قلمروشان حركت مي‌كنند نيز وجود دارد. مشاهدات نشان داده‌اند كه ناحيه بالايي كه مرغها در آنها حركت مي‌كنند، خيلي بزرگتر از محدوده ديگران است. بنابراين تصور فردي و يا فضاهاي شخصي در مرغهايي كه روي پوشالها قرار گرفته‌اند قابل قبول‌تر است تا آنهايي كه در قلمروشان مي‌باشند.

*محوطه كاهي:

اينها شبيه سيستمهاي پوشالها عميق هستند كه پر كاه به جاي پوشال استفاده شده است آنها داراي كنترل محيطي كافي نيستند. برخي از مردم از اين سيستم قديمي حمايت مي‌كنند و نشان مي‌دهند در اين سيستم از نظر تجاري كارآمد مي‌باشد و نيازهاي رفاهي را برطرف مي‌سازد. هيچ مطالعه رفتاري درباره اين گونه مرغها گزارش نشده است.

*قفسهاي پرورش جوجه:

طرحهاي اين قفسها فشارهاي اقتصادي زيادي را شامل حال توليدكنندگان مي‌كند. مزيتهاي اين قفسها براي مرغهاي تخم‌گذار، موارد زير مي‌باشد.

*آنها اجازه مي‌دهند كه برايشان يك رژيم كاملاً متعادل تهيه شود.

*براي بوجود آوردن آب و هواي خوب بسيار ساده‌تر است.

*خوردن تخم‌مرغ احتمال كمتري دارد.

*معاينه مرغها راحت‌تر است.

*گرفتن مرغها راحت‌تر است.

*كنترل كردن انگلها و امراض راحت‌تر است. اين امر ممكن است در محيطهاي ضعيف صحيح صورت نگيرد.

*توليدات و كيفيتهاي بالا، آسان‌تر است.

*مرغها بيشتر استراحت مي كنند، نوك زدنشان كاهش مي‌يابد و احتمال حمله و خودخوري كم مي‌شود، با توجه به يك نتيجه در آخر توليد، در برخي كششهاي سنگين‌تر مرغهاي قفس در وزن آنها بهتر هستند كه داراي مزاياي تجاري مي‌باشند. هر چند كبودي و ضرب‌ديدگي، مي‌تواند با مديريتهاي ضعيف رخ بدهد. يك نظريه اين است كه بايد يك طبقه‌بندي بايد در بين هشت مرغ قفسي صورت گيرد. از مطالعات متداول، اين روشن مي‌شود كه مكان حدود 460cm براي مرغ از نظر اقتصادي خوب است اما طبق قانوني كه وجود دارد، 500 سانتيمتر در بريتانيا و 600 سانتيمتر مربع در دانمارك مي‌باشد